۱۳۸۸ بهمن ۱۰, شنبه

متن کامل مصاحبه کروبی با فایننشال تایمز: دولت باید برود


--
.

http://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=12820
   
 : 

 

سحام نيوز : مهدی کروبی روحانی اصلاح طلبی است که پیشینه درازی از مبارزه علیه حکومت پیشین ایران را در کارنامه خود دارد. افزون بر این از بعد از انقلاب نیز پست های مهمی همچون ریاست پارلمان را بر عهده داشته است.

وی در انتخابات ۲۰۰۵ و ۲۰۰۹ ریاست جمهوری از محمود احمدی نژاد شکست خورد. در هر دو دوره کروبی مدعی تقلبی بود که باعث روی کار آمدن رییس جمهوری بنیادگرا شد. از زمان انتخابات پر مناقشه اخیر در ماه ژوئن (خرداد) مهدی کروبی در جایگاه یکی از رهبران اپوزیسیون قرار گرفته است. نجمه بزرگمهر – خبرنگار فایننشال تایمز مستقر در تهران – با کروبی در روز دوشنبه ۲۵ ژانویه (۵ بهمن ماه) در منزل او گفتگویی ترتیب داد. متن تصحیح شده [ادیت شده] این گفتگو در زیر می آید:

 فایننشال تایمز: رژیم ایران قرار است سی و یکمین سالگرد انقلاب را به زودی [ ۱ فوریه = ۱۲ بهمن] جشن بگیرد. آیا می شود کمی از نقش خود در انقلاب بگویید؟
کروبی: پدر من از هواداران جنبش رهایی بخش ملی [ یک حزب ملی – مذهبی ] بود و به لحاظ سیاسی هم فعالیت داشت. او یک روحانی بود و زمانی که در جنبش آزادی بخش ملی اختلافاتی بروز کرد طبیعتا از آیت الله ابوالقاسم کاشانی حمایت کرد. چنین بود که من از دوران کودکی و در منزل با سیاست انس گرفتم و به مبارزه با حکومت پهلوی ملحق شدم. وقتی به حوزه علمیه قم پیوستم در زمره شاگردان آیت الله خمینی [بنیانگذار جمهوری اسلامی] در آمدم و به شیوه ای باورنکردنی جذب ایشان شدم و در امور و نگرش های مذهبی حامی ایشان شدم. امام خمینی رهبری اعتراض سیاسی علیه محمد رضا شاه را در سال ۱۹۶۲ [۱۳۴۰ ] بدست گرفت و من هم مصمم شدم که فعالانه به ایشان کمک کنم. این تا زمان پیروزی انقلاب در سال ۱۹۷۹ ادامه یافت. طی این مدت من ۹ بار زندانی شدم که مجموع آن ۶ سال می شود. یکسال به گنبد کاووس [ شمال غرب ایران] تبعید شدم و به مدت دو یا سه سال در جاهای مختلف زندگی مخفیانه ای داشتم. من حتا مجبور شدم در سال ۱۹۶۶ [ ۱۳۴۴ ] بطور غیرقانونی و برای گریز از فشارهای رژیم به مدت ۵ ماه به عراق بروم در حالی که فاقد گذرنامه [پاسپورت] بودم. این اولین و آخرین سفر خارجی من پیش از انقلاب بود.

 فایننشال تایمز: چه احساسی به شما دست می دهد وقتی مخالفان تان خواهان اعدام شما یا زندانی کردن شما در اوین می شوند؛ همان زندانی که پیش از انقلاب در آن بودید؟
کروبی: احساسات متفاوتی دارم. یکی احساس تاسف است. احساس تاسف می کنم از دیدن اینکه کسانی که اکنون در زندان هستند فرزندان انقلاب هستند و سالها زندان را در دوره شاه در کارنامه دارند. آنها سالیانی را به جمهوری اسلامی خدمت کرده اند. از این در عجبم که برای این انقلاب چه رخ داده است؟ قرار بود که سایه خود را بگستراند و حتا مخالفان را جذب کند. قرار نبود که گردش [سیکل] انقلاب چنان سخت شود که حتا فرزندان خود را تحمل نکند. این مرا ناراحت می کند. به اصلاحی معتقدم که معنای آن همان جمهوری اسلامی بود که در انقلاب وعده داده بودیم. من متعهد به تدارک استقلال، آزادی و ایجاد جمهوری اسلامی. ما قول داده بودیم که به حقوق مردم احترام بگذاریم و به آنها آزادی دهیم. گفته بودیم اگر مخالفان مان متوسل به سلاح گرم و توطئه نشوند می توانند آزادانه عقاید خود را ابراز کنند و از حکومت انتقاد کنند. این قول ها و وعده ها واقعا دچار آسیب شده اند.

 فایننشال تایمز: اما مخالفان شما می گویند که هدف این اقدامات سرنگونی رژیم است.
کروبی: انقلاب دیگر نمی خواهیم و به دنبال سرنگونی حکومت هم نیستیم. ما در پی جمهوری اسلامی واقعی هستیم، همانی که به مردم مان قولش را داده بودیم که با رأی ۹۸ درصدی مردم [در رفراندوم سال ۱۹۷۹ = ۱۳۵۹ ] مورد تصویب مردم قرار گرفت. شما می توانید جمهوریت را در اسلام و اسلام را در جمهوریت بیابید. من جوانی و زندگی و انگیزه ام را در راه این عقیده گذاشتم. اگر روزی جمهوری اسلامی از من گرفته شود احساس تهی بودن می کنم. انسان نمی تواند عمری را در راهی بگذارد اما نتیجه آن وقت هدر دادن وقت باشد. بنابراین، انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی اصل هستند. البته این به معنای نفی نقاط ضعف و کم و کاستی ها نیست.

فایننشال تایمز: چه شد که فرزندان جامعه اسلامی که آن را تاسیس کردند اکنون متهم به تلاش برای تضعیف [یا تخریب] آن می شوند؟
کروبی: به این دلیل که نه بخش اسلامی ِ جمهوری اسلامی مورد عنایت شایسته قرار گرفته و نه بخش جمهوری آن. جمهوریت مستلزم انتخابات آزاد است که در آن معیار باید رأی مردم باشد. به عبارت دیگر، مردم حرف آخر را می زنند [یا تصمیم نهایی را مردم می گیرند]. جمهوری اسلامی یعنی اینکه نهادهای دولتی و نظامی نباید در فرایند انتخابات و در جهت آسیب رساندن به بخش جمهوری ِحکومت دخالت کنند، کاری که امروز دارد انجام می شود. از سوی دیگر، اسلامیت نظام هم آسیب دیده است. یعنی اسلام به شیوه ای بسیار خرافاتی در بحث ها مطرح می شود در حالی که خرافات و باورهای خرافی نیز ترویج و منتشر می شود. اسلام منحصر به نماز و روزه نیست. احترام به مردم و نه تحقیر آنها و رعایت حقوق شان از جمله بخش های مهم اسلام است تا به جای دفع هواداران آنها را جذب کند. ما می گوییم فضای سیاسی ایجاد شده که از یکسو در حال تضعیف جمهوریت است چرا که به رأی مردم باور ندارد و در حال تضعیف اسلام است.

 فایننشال تایمز: آنها چگونه این قدر قوی می شوند و به قدرت دست می اندازند؟
کروبی: بطور خلاصه، برخی مراکز قدرت به آنها در کنترل برخی مراکز اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کمک می کنند. آنها که به یک اسلام سفت و سخت باور دارند اکنون در قدرت اند و باورهای خود را به جمهوریت نظام نیز تسری داده اند. اینکه چگونه اینها چنین می کنند مجال دیگری می طلبد. برخی اقدامات ناپخته می توانست در دهه اول انقلاب – دوره ای که به آن می بالیم – برای ایجاد یک سیستم جدید که غیر از سیستم فاسد شاه و در تلاش برای جنگ با عراق بود توجیه داشته باشد. اما همان دوران امام خمینی معتقد بود که نیروهای امنیتی در صورتی که برای مصادره سلاح وارد خانه مخالفین می شوند نباید مثلا به دنبال مواد مخدر باشند. اکنون اما آلبوم های خانوادگی هم در امان نیست. امام خمینی معتقد بود که برخی اقدامات نامربوط در عرصه سیاست خارجی، موضوعات قضایی و مالی مثل مصادره اموال مردم باید پس از یک برهه خاصی متوقف شود.

 فایننشال تایمز: شما چقدر شخص احمدی نژاد را مسبب آشفتگی های سیاسی اخیر می دانید؟
کروبی: هم شخص احمدی نژاد و هم جریان های سیاسی حامی او در بسط این مشکلات بسیار دخیل اند. قطعا آقای احمدی نژاد تنها نیست. گروهی پشت سر اوست که نفوذ فراوانی بر او دارند. گروهی که با او کار می کند نه چپ است نه راست. چپ گرایان و راست گرایان سنتی در عین دوستی به رقابت می پردازند. اما این جریان به چنین رابطه ای باور ندارد.

 فایننشال تایمز: آیا شما احمدی نژاد و حامیان او را یک خطر برای جمهوری اسلامی می دانید؟
کروبی: خطر نه به آن معنا که دست در دست قدرت های خارجی دارند. منظورم این نیست بلکه باید ثابت شود. اما خانه نشین کردن [یا حاشیه نشین کردن] احزاب و گروه ها، افکار، دانشجویان، دانشگاهیان و روحانیان اصلاح طلب واقعا نگران کننده است. نگاه کنید ببینید با روحانیان ارشد، مطبوعات، دانشجویان و زندانیان چگونه برخورد می شود.

 فایننشال تایمز: آیا شما نگران هستید که چنین رفتارهایی منجر به فروپاشی جمهوری اسلامی شود؟
کروبی: این رفتارها آسیب هایی وارد کرده است و ضربات بیشتری خواهد زد اما منجر به فروپاشی نخواهد شد. بر این باورم که جمهوری اسلامی ریشه های قوی دارد. درست است که نظام مخالفانی دارد اما ریشه های اسلام، انقلاب و جمهوری اسلامی عمیق است. همچنین معتقدم که بسیاری از مراکز قدرت مانند نهادهای سیاسی، غیر سیاسی و مذهبی وجود دارند که نمی توانند مانع جریان رادیکالیسم شوند. بسیاری از روحانیان ارشد از این وضعیت نگران اند. زمانی که آسیب های جدی وارد می شود آنها تحمل نمی کنند. آنها قطعا ممانعت می کنند.

 فایننشال تایمز: آیا فکر می کنید دولت احمدی نژاد بتواند چهار سال خود را به پایان برساند؟ آیا احتمال کنار زدن او وجود دارد؟
کروبی: وقتی چنین نظراتی در ۴ سال اول دولت احمدی نژاد هم افتاد من موافق نبودم و اصرار داشتم که او باید دوره خود را به اتمام برساند. این اتفاق هم افتاد. با عنایت به مشکلات سیاسی و اقتصادی داخلی افزون بر سیاست خارجی مناقشه برانگیز، شخصا معتقدم که او نمی تواند دوره ۴ ساله خود را به اتمام برساند. ببینید او چگونه کشور را اداره می کند. او دیروز [۱۷ ژانویه = ۲۷ دی ماه] بودجه را به مجلس برد که خیلی دیر بود. می خواهم بگویم که از نقطه نظر فرهنگی، سیاست خارجی، اقتصادی، مدیریتی و امنیتی، دولت مشکلات جدی دارد. با عنایت به تمام این موارد فکر می کنم دولت ۴ سال دوام نیاورد.

 فایننشال تایمز: اعتراضات خیابانی علیه دولت چقدر به تردید شما برای بقای آن افزود؟
کروبی: این یکی از مشکلات است. دولت قادر نبود که واکنش معقولی بروز دهد، انتخابات سالمی برگزار کند و گروهی را تشکیل دهد برای مطالعه اعتراضات مربوط به انتخابات. اگر دولت دوراندیش بود این مشکلات خلق نمی شد.

 فایننشال تایمز: آیا میانه روهای دو جناح برای نجات جمهوری اسلامی به یکدیگر نزدیک شده اند؟ و آیا آنها معتقدند که یکی از راه حل ها کنار زدن دولت است؟
کروبی: این هفته آقای هاشمی رفسنجانی [رییس جمهور سابق] یکبار دیگر گفت که نیروهای میانه روی دو جناح باید گردهم آیند و راه حلی بیابند. او به درستی گفت که بهترین فردی که می تواند به این امر کمک کند رهبری است. با او موافقم. نیروهای دو جناح که خواهان نظام اسلامی هستند زمانی به هم ملحق خواهند شد که خدای ناکرده ببینند انقلاب، نظام و جمهوری اسلامی در خطر است. این به زودی اتفاق خواهد افتاد.

 فایننشال تایمز: چقدر زود؟
کروبی: نمی دانم چقدر طول بکشد اما فکر می کنم خیلی طول نخواهد کشید. به برخی شاخص ها نگاه کنید: تورم، رکود اقتصادی، تعطیلی مراکز اقتصادی به ویژه واحدهای صنعتی که با ظرفیت ۲۰ تا ۴۰ درصدی کار می کنند، افزایش بیکاری، خط فقر ۷۰۰ هزار تومانی که به معنای فقر بالای ۴۰ درصد است. تداوم این وضعیت مشکل ساز خواهد بود. دولت نمی تواند با تمام این مشکلات دست و پنجه نرم کند و ظرفیت آن را هم ندارد. نگاه کنید چند مرتبه دولت وزرای کشور و اقتصاد خود را تغییر داد.

 فایننشال تایمز: اگر همانگونه که شما می گویید گردهمایی نیروهای میانه رو در اینده نزدیک انجام شود رویه شما چه خواهد بود؟ آیا بر این پافشاری می ورزید که احمدی نژاد باید برود؟ یا شما سازش می کنید و مشروعیت به این دولت می دهید؟
کروبی: بسته به این است که چه مباحث و گزینه هایی طرح شود. یک گزینه تجدید سازمان هیات دولت [کابینه] است که به واسطه آن نه تمام اعضا بلکه آنهایی که کارامدی ندارند تغییر یابند و مداخلات [رییس جمهور] در امور وزرا قطع گردد. آقای احمدی نژاد هر روز یک چیزی می گوید و برای کشور مشکل ساز می شود. آنچه من دنبال آن هستم یک دولت کارامد است. اما با شناختی که از این آدم دارم می دانم که تغییر رفتار نخواهد داد.

فایننشال تایمز: بنابراین شما دولت را پذیرفته اید و از موضع پیشین خود عقب نشینی کرده اید که این دولت مشروع نیست؟
کروبی: هر آنچه که در مورد انتخابات گفتم هنوز در جای خود معتبر است و تکرار می کنم که این یک انتخابات سالم نبود. اما واقعیت این است که مجلس به او رأی داد و او هم سوگند یاد کرد. اما به شما اطمینان می دهم که همین نمایندگانی که در غیاب ۲ هزار اصلاح طلب و رد صلاحیت شدن آنها از سوی شورای نگهبان پیروز انتخابات شدند اگر برخی احتیاط کاری ها و برخی ملاحظات را کنار بگذارند در عرض یک ماه احمدی نژاد را کنار می زنند.

 فایننشال تایمز: قبلا می گفتید که این دولت نامشروع و غیر قانونی است. اکنون می خواهید هیات دولت [کابینه] را کارامدتر جلوه دهید یا اینکه احمدی نژاد را محدود کنید؟
کروبی: آنچه من گفتم این است که اگر یک گروهی با هم نشینند – که سوال شما بود – آنها تصمیم خواهند گرفت که احمدی نژاد باید بماند یا برود. من نمی توانم از جانب خودم تصمیم بگیرم که چه اتفاقی برای او رخ خواهد داد. اگر اکثریتی در این نشست بگوید که او باید بماند اما تغییر رفتار دهد نمی توانم مخالفت کنم. اما شخصا می گویم این فرد ظرفیت ادامه ۴ سال کار را ندارد. درآمدهای نفتی ایران در دوران او حدود ۳۵۰ میلیارد دلار بود که درآمدی استثنایی بود.

 فایننشال تایمز: آنچه شما می گویید شبیه آن چیزی است که اقایان خاتمی و هاشمی اخیرا گفتند. آیا این بدین معناست که رهبران اپوزیسیون تصمیم گرفته اند به دلیل اینکه آینده جمهوری اسلامی را در خطر می بینند از در مصالحه در آیند؟
کروبی: دیدگاه شخصی من این است که دولت ظرفیت ندارد و رای مردم را نیز با خود ندارد. اما این دولتی است که ما با آن مشکل داریم. فکر می کنم دولت باید برود اما اگر دیگران نه بگویند من نمی توانم بر آنها فشار وارد کنم. مشکلات کشور بدتر خواهد شد و هیچ چاره ای [برای رژیم] باقی نخواهد ماند جز یافتن راه حل. اما واقعیت این است که هیچ اخباری هنوز وجود ندارد که طرف دیگر دنبال راه حل باشد. طرف مقابل هنوز فکر می کند که حوادث پس از انتخابات «اغتشاش» بود. آنها معتقدند امور در حال بازگشت به روال معمول خود است و این به اصطلاح اغتشاش در حال فروکش کردن است.

 فایننشال تایمز: همانگونه که گفتم این موضع پیشین شما نیست که دولت باید تغییراتی ایجاد کند؟
کروبی: من قبلا چه گفتم؟ جمهوری اسلامی باید برود؟

فایننشال تایمز: نه. اما شما دولت را به رسمیت نمی شناختید. اکنون می گویید او در پارلمان سوگند یاد کرده است.
کروبی: شما می گویید راه حل چیست و من می گویم راه حل تنها با من نیست. ما ابتدا باید همدیگر را بپذیریم که با هم بنشینیم و صحبت کنیم.

فایننشال تایمز: تمام مولفه هایی که شما ذکر کردید در مورد اینکه دولت نمی تواند ۴ سال دیگر به کار خود ادامه دهد در همان ۴ سال اول نیز وجود داشت. دفعه قبل نیز جان به در برد. چرا دولت نباید این بار ۴ سال خود را به پایان برساند؟
کروبی: شما بدنی قوی دارید اما در پی حوادث و بیماری ها ضعیف می شود. جمهوری اسلامی طی ۴ – ۵ سال ریاست جمهوری احمدی نژاد هزینه های بسیاری پرداخت کرده است. توانایی دیگری ندارد. آنچه در انتخابات ریاست جمهوری رخ داد در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۵ و دو انتخابات پارلمانی پیشین نیز رخ داد. اما خشم پایمال شده و سرکوب شده این بار به صورت انفجار خود را نشان داد. این چیزها یک شبه رخ نمی دهد. درآمدهای عظیم نفتی تا کنون پوشش خوبی بوده است. اکنون معوقه های بانک ها به ۴۰ میلیارد دلار رسیده است. این همچون یک بدن قوی می ماند که می تواند سختی ها را تا یک مدت کوتاهی تحمل کند. بدن اکنون ضعیف است.

فایننشال تایمز: تظاهرکنندگان در اعتراضات خیابانی خود در ابتدا و پس از انتخابات احمدی نژاد را هدف می گرفتند. اما همانگونه که می دانید پس از مدتی کل نظام و رهبری هدف اعتراضات و شعارهای مردم قرار گرفتند. مردم اکنون خواهان یک دولت سکولار هستند. شما چه فکر می کنید؟
کروبی: فکر می کنم این شعارها ۱۰۰ درصد اشتباه بود و حاصلی نخواهد داشت. من حتی به این شعارها بدبین هستم و نمی دانم که آیا به راستی از سوی جوانان احساسی و ناپخته سر داده شد یا از سوی مراکز [قدرت] خاص که سعی می کردند مردم را عصبانی کنند تا بهانه برای سرکوب آنها بیابند. شعارهای ما در چارچوب نظام و قانون اساسی هستند. قانون اساسی ما نقطه ضعف هایی دارد اما ظرفیت های [دموکراتیک] فراوانی هم دارد.

 فایننشال تایمز: چرا به هواداران خود نمی گویید که این شعارها را ندهند؟
کروبی: به آنها می گویم. گروه معدودی از مردم شعار دادند «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران». دیدید که چگونه از سوی طرف مقابل مورد سوء تفسیر قرار گرفت. برخی عقلا بر این اعتقادند که شعارها باید باید این گونه می بود:« هم غزه هم لبنان جانم فدای ایران».

 فایننشال تایمز: موضع شما در مورد رهبری چیست؟
کروبی: من ولایت فقیه را می پذیرم. جمهوری اسلامی را می پذیرم و قانون اساسی را نیز می پذیرم. با شعارهایی که ساختارشکن هستند موافق نیستم.

 فایننشال تایمز: متحدان شما دستگیر شده اند. دفتر کار و روزنامه شما تعطیل شد. تصمیم شما در حال حاضر چیست؟
کروبی: تا جایی که امکان داشته باشد ادامه داده ام و میدهم. اما احساس ناراحتی می کنم که بسیاری از دوستانم در زندان هستند. احساس سرخوردگی می کنم که جمهوری اسلامی به نقطه ای رسیده که وزرا، وکلا، معاونان رییس جمهور، معاونان وزرا، مقام های دولتی و روزنامه نگاران را دستگیر می کند. اینها سالها به انقلاب خدمت کرده اند و در دوران شاه در زندان بودند. در مورد محدودیت برای من هم، احساس می کنم که تحت حبس نیمه خانگی هستم. سیاست دولت پرداخت هزینه برای حبس خانگی ِ رسمی ِ من نیست. اما در حال حاضر هر گاه دیداری در جایی دارم گروهی از بسیجیان برای بر هم ریختن دیدارهایم حضور می یابند. من بیانیه هایی دادم و دیدارهایی با خانواده های زندانیان سیاسی داشتم. تا حدی کار می کنم. اما این محدودیت ها در پشت رادیکالیزه شدن شعارهاست که با آن موافق نیستم. فشار زیاد نتایجی هم خواهد داشت. وقتی به مردم آسیب می زنید آنها هم شعارهای رادیکال می دهند.

 فایننشال تایمز: آیا شما نگران نیستید که الان که می گویید شعارهای مردم اشتباه بود شکاف میان شما و مردم بیشتر شود؟
کروبی: من از مردم حمایت می کنم و نمی خواهم آنها را بفریبم. به مردم می گویم که ما اصلاح می خواهیم و به آزادی شما معتقدیم. من بارها گفته ام که مردم رهبر خود هستند. بارها گفته ام که ما جنبش را هدایت نمی کنیم. مردم به نحوه برخورد با خودشان اعتراض دارند. آنها احساس تحقیر می کنند. ایرانیان نمی پذیرند که چیزی به آنها دیکته شود. ممکن است مدتی تحمل کنند اما یکباره منفجر می شوند. مهمترین مولفه موفقیت امام خمینی این بود که مردم را محترم می شمرد و به رأی آنها احترام می گذاشت. بله، مردم جلوتر از من هستند. جلوتر بودن یعنی اینکه مصمم تر هستند و آمده تر برای دستیابی به حقوق شان بدون هیچ گونه تمنای شخصی. نگاه کنید ببینید چگونه زنان معترض قربانی می شوند. موافقت یا مخالفت من با رژیم تاثیری بر مردم ندارد. رژیم باید عاقل باشد و راه حلی بیابد و موانع را بردارد تا مانع رادیکالیزه شدن بعدی شود. مردم در صورتی که تقاضاهایشان برآورده شود و اگر مباحث سیاسی را در مطبوعات برگزار کنند رویکرد مثبتی در پیش خواهند گرفت.

 فایننشال تایمز:آیا فکر می کنید که مردم اکنون خواهان سرنگونی [تغییر] رژیم هستند؟
کروبی: اکثریت مردم خواهان تغییر رژیم نیستند. در واقع، هر کسی که نگران آینده این کشور است به دنبال تغییر رژیم نمی رود چرا که مشخص نیست که از درون آن چه چیزی بیرون می آید. اگر به خاطر رهبری فوق العاده استثنایی امام خمینی نبود خدا می داند با انقلاب ۱۳۵۷ چه بر سر ایران می آمد. باید از نظام حمایت کنیم و جمهوری اسلامی که ما وعده آن را داده بودیم باید به واقعیت تبدیل شود. در آن صورت، اکثریت مردم نیز خوشحال خواهند شد. ما باید بنشینیم و ببینیم که شکاف ها کجاست و آن را تصحیح و ترمیم کنیم.

 فایننشال تایمز: اما مخالفان شما می گویند این عمل به معنای سرنگونی نظام است.
کروبی: آنها به اشتباه می گویند که ایالات متحده و انگلیس از ما حمایت می کنند پس ما به خطا می رویم. و اینکه بی بی سی از ما حمایت می کند. بی بی سی همین کار را در انقلاب ۵۷ هم کرد[حمایت از انقلاب]. نه ما خواهان تغییر رژیم هستیم و نه مخالفان. ما مخالف انحصار، دیکتاتوری و کوته فکری هستیم که اسلام را بی اعتبار می سازد.

 فایننشال تایمز: آیا آقای موسوی را بطور مرتب می بینید؟
کروبی: بله. ما بطور منظم با هم دیدار داریم و تبادل نظر می کنیم.

 فایننشال تایمز: آیا شما سیاست ها را تعدیل می کنید؟
کروبی: بله و نه. آقای موسوی و همراهان شان دیدگاه های خاصی دارند. همین نگره در مورد من و همراهانم نیز صادق است.

 فایننشال تایمز: آیا شما با پیشنهادات ایشان برای پایان دادن به بحران سیاسی موافقید؟
کروبی: بله. بسیار زیاد

 فایننشال تایمز: ایا نشانه ای وجود دارد که این پیشنهادات از سوی رژیم جدی گرفته شود؟
هنوز نشانه ای وجود ندارد.

 در مورد آقای خاتمی چطور؟
کروبی: ایشان را کمتر از آقای موسوی می بینم.

چرا؟
دلیل خاصی ندارد. آقای خاتمی مثل ما بیانیه ای صادر نمی کند.

 آقای رفسنجانی چطور؟ نقش ایشان را چگونه ارزیابی می کنید؟
کروبی: ایشان باید در چارچوب خود مورد ارزیابی قرار گیرند. لطفی که ایشان به ما کرده این است که ما را محکوم نکرده هر چند تحت فشارهای زیادی برای این کار بوده است. اگر روزی اجماعی قرار باشد بدست آید ایشان نقش مهمی خواهند داشت. هیچ کس دیگری نمی تواند نقش ایشان را میان اصلاح طلبان و بنیادگرایان بازی کند به دلیل پیشینه اش در انقلاب و نقشی که در انتخاب رهبری فعلی داشته است. همچنین دو مقام مهم را نیز در دست دارد: مجمع تشخیص و ریاست خبرگان رهبری. او می تواند کارهایی انجام دهد که هیچ یک از نخبگان دو طرف نمی توانند.

 فایننشال تایمز: آیا آقای رفسنجانی همچنان منتظر فرا رسیدن زمان مناسب برای پادرمیانی است؟
[۱۳۷۶ ] و از موسوی در انتخابات اخیر ابراز داشت.

 فایننشال تایمز: آیا در راهپیمایی ۲۲ بهمن حضور خواهید یافت؟
کروبی: قطعا.

 فایننشال تایمز: ممکن است مورد حمله قرار بگیرید. خودروی شما اخیرا مورد اصابت گلوله قرار گرفت.
کروبی: اصلا نمی ترسم. خیلی آرام بودم. خدا را شکر که روحم بسیار بزرگ است. اساسا از هر خطری در زندگی ام استقبال می کنم. دوست دارم مثل هر انسان دیگری زندگی کنم و وقتی پیر می شوی احساس می کنی که بیشتر به خانواده ات و فرزندانت وابسته ای. حتی این تیراندازی مانع نمی شود که من در میان مردم نروم و گاهی با ماشین ضد گلوله سفر نکنم چنان که گاهی همسرم شکایت می کند [خنده].

 فایننشال تایمز: همیشه ممکن است خطری به زندگی شما وجود داشته باشد. همانگونه که می دانید خواهرزاده میر حسین موسوی اخیرا کشته شد. آیا ترسی از خانواده خود ندارید؟
کروبی: بدون اغراق می توانم بگویم که ترسی ندارم. این به دلیل این است که من قویا به عقایدم معتقدم. فرزندانم سن و سالی ازشان گذشته و ریش شان سفید شده است [خنده]. جوان ترین فرزندم ۳۱ ساله است. چه می توانم بکنم؟ بگذارم هر کسی را می خواهند بکشند؟

 فایننشال تایمز: آخرین سوال. شما با طرح تجاوز و شکنجه در زندان ها طوفانی به پا کردید و تحت فشار زیادی قرار گرفتید. آیا تفاوتی ایجاد کرد؟
کروبی: زندانیان می گویند وضعیت شان بسیار بهتر شده است. احساس پشیمانی از طرح آن ندارم چرا که نگفتم که نظام بطور سیستماتیک چنین می کند. اما برخی بی دقتی هایی وجود داشت که می خواستم مانع آن شوم.




نامه مهدی خزعلی به موسوی: سکوت کنی خیانت کرده ای !

نامه مهدی خزعلی به موسوی: سکوت کنی خیانت کرده ای !

پست الکترونیکی Print PDF
  نامه مهدی خزعلی به موسوی: سکوت کنی خیانت کرده ای !
" من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا"
" مردانی از مومنان بر سر عهدی که با خدای بسته اند صادقانه ایستادند، بعضی شهید شدند و بعضی در انتظارند و هرگز تغییر و تبدیلی در پیمان استوار الهی خود ندارند"

  برادر عزیز جناب آقای میر حسین موسوی دام عزه
  بهشتی و مطهری، قدوسی و رجایی، اشرفی و صدوقی، منتظری و باکری، پیمان به آخر رساندند و شهد شیرین شهادت را در اجرای فرمان" فاستقم کما امرت" نوشیدند.
  امروز بار دیگر صدای پای طالبان می آید، بخدای کعبه سوگند، استبداد طالبان به مراتب زیانبارتر و خطرناکتر از دیکتاتوری سلاطین است، اگر به نام دین و امام زمان( روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه)تیغ بر مردم کشند، نه تنها آزادی را کشته اند، بلکه دین و یوسف زهرا (عج) رابه مسلخ برده اند!
  امروز روز منتظران است، امروز روز ابتلای عشاق است، امروز روز جانبازی مردانی است از تبار بهشتی، امروز روزدلاوری دلیرانی است از تنگستان، امروز روز یادگاران خمینی است، بپا خیز و از آرمان های بزرگ مرد تاریخ بشریت دفاع کن.
به جدت سوگند اگر بنشینی یا سکوت کنی به آرمان های امام شهیدان و ملت ایران خیانت کرده ای! و در پیشگاه امت جوابی نخواهی داشت.
ما در کنار تو آماده شهادتیم و بر عهدی که بسته ایم استوار.
29/3/88  دکتر مهدی خزعلی

۱۳۸۸ بهمن ۹, جمعه

تحیر جهانی ازاعدام دوزندانی پیش از انتخابات







شبکه جنبش راه سبز( جرس) : همزمان باآغاز ایام دهه فجر و نگرانی حکومت از برپایی مراسم خودجوش مردم در اعتراض به نتیجه انتخابات ، محمدرضا علی زمانی و آرش رحمانی پور که فروردین ماه سالجاری دستگیر شده بودند بدون اطلاع وکیل و خانواده آنان پنچشنبه به دار آویخته شدند تا بر جو ارعاب و وحشت ایجاد شده بعد از انتخابات دامن زده شود.
 
دستگیری پیش از انتخابات 

 
این دو تن پیش از رویدادهای 22 خرداد بازداشت شده بودند. محمد رضا علی زمانی ۳۷ سال سن دارد، در جلسه دوم دادگاه های علنی رسیدگی به اتهام های بازداشت شدگان حوادث پس از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران، به اتهام هایی چون "محاربه از طریق عضویت و فعالیت در انجمن پادشاهی ایران، توهین به مقدسات، و تبانی و اجتماع با هدف اقدام علیه امنیت داخلی کشور" متهم شد. نماینده دادستان او را به خروج غیرقانونی از کشور و دیدار با دو افسر آمریکایی در عراق متهم کرده و خواستار اعمال اشد مجازات برای او شده بود. نماینده دادستان گروه "انجمن پادشاهی ایران" را به بمب گذاری در چند مسجد و امامزاده در نقاط مختلف تهران و تلاش برای براندازی نظام جمهوری اسلامی متهم کرد و آن را "قطعه ای از پازل براندازی مخملین" خواند.



افشاگری در باره آزادراه رشت - قزوين

سلام
من يكي از مديران وزارت راه و ترابري استان گيلان هستم دولت كودتا قصد دارد آزادراه رشت - قزوين را بطور ناقص افتتاح و از اين طرح بشدت در استان سواستفاده تبليغاتي كند
به آگاهي ملت شريف ايران مي رسانم دولت دروغگوي احمدي نژاد نه تنها اين طرح را با بيش از 3سال تاخير آنهم بطور ناقص به بهره برداري مي رساند بلكه ميلياردها تومن از
پول بيت المال را صرف دلال بازيها و رانت خوري جيره خوارانش دراين پروژه ملي كرده است.

تاكنون بانكهاي ملت و صادرات 3شركت راهسازي سپاه 2شركت دلال بتن وابسته به قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه در اين طرح شركت داشته,بودجه دريافت كرده و رفته اند
جالب اينكه شركتهاي برنده مناقصات فازهاي اين طرح فقط دوستان و وابستگان بهبهاني وزير راه يا رحيم صفوي فرمانده سابق سپاه,يارمند مدير عامل شركت ساخت و توسعه
زير بناهاي حمل و نقل كشور(وابسته به سپاه),محمد حسين مقيمي رئيس كميسيون عمران مجلس و بخصوص جناب دلخوش نماينده پرنفوذ صومعه سرا در مجلس بودند

اين طرح در سال 76كليدخورد نقشه برداري تمليك خاك برداري زيرسازي بتن ريزي پلسازي و حفاري تونل را در دوره اصلاحات طي كرد به پيشرفت فيزيكي80٪رسيد دولت احمدي نژاد وعده كرد مهرماه 75آزادراه را افتتاح كند سپس به تير86 دهه فجر86نوروز87 تيرماه 87 موكول كرد نوروز 88 و هفته دولت و15اذر از ديگر وعده هاي دولت دروغ و عوامفريب براي افتتاح اين آزادراه بود

در اين پروژه تاكنون 400ميليارد تومن هزينه شده درحاليكه در تحقيقات اداره كل تهران آزادراه هاي 150كيلومتري مشابه برلين-لايپزيك با 80ميليون يورو,170كيلومتري
آمستردام-گرونيگن با105ميليون يورو جنوا-تورينو 143كيلومتر با90ميليون يورو و تونس-سوسه تنها با40ميليون دلار به پايان رسيدند


دولت بي كفايتي كه با 3سال ديركرد در تحويل پروژه باعث مرگ دستكم1000نفر از هموطنانمان در اين محور بسيارپرترافيك شمال كشورشد

جاده رشت قزوين به علت ترافيك شديد با آمار6كشته در هفته(آمار رسمي پليس راه) خطرناكترين جاده كشور است و درحالي ساخت اين آزادراه130كيلومتري12سال بطول انجاميده
كه آزادراه 100كيلومتري بيروت-صور تنها ظرف7ماه توسط وزارت راه جمهوري اسلامي به بهره برداري رايگان رسيد

تونل توحيد تهران نيز قراربود عيدغدير87به بهره برداري برسد پيدا كنيد اصولگرايان دزد دروغ پيشه را از عموم هموطنان خواهشمندم با افشاگري به دولت كودتا اجازه سواستفاده تبليغاتي مانند راه آهن شيراز را ندهند

نامه چهارده برندهء جايزه صلح نوبل به احمدی نژاد: محدوديت‌ها عليه شيرين عبادی بخشی از استراتژی ساکت کردن جامعه مدنی و مدافعان حقوق بشر است

نامه چهارده برندهء جايزه صلح نوبل به احمدی نژاد: محدوديت‌ها عليه شيرين عبادی بخشی از استراتژی ساکت کردن جامعه مدنی و مدافعان حقوق بشر است



۱۴ نفر از برندگان جايزه صلح نوبل در نامه ای سرگشاده خطاب به محمود احمدی نژاد محدوديت‌های اعمال شده در مورد دکتر شيرين عبادی و ساير فعالين حقوق بشر را محکوم کردند. در بين امضاء کنندگان اسامی شخصيت های برجسته ای چون: مايرد مگ گواير (۱۹۷۶)، بتی ويليامز (۱۹۷۶)، آدولف پرز اسکيوال (۱۹۸۰)، دالای لاما (۱۹۸۹) و دزموند توتو (سر اسقف کليساهای آفريقای جنوبی) که نقش عمده ای در مبارزات رهايی بخش سياه پوستان داشت و در سال ۱۹۸۴ برنده جايزه صلح نوبل شد ديده می‌‌شود.
متن کامل اعلاميه به زبان فارسی را در زير می خوانيد:


رياست محترم جمهوری اسلامی ايران
آقای دکتر احمدی نژاد،

ما عميقا از اقدامات اخير انجام شده عليه خواهرمان، دکتر شيرين عبادی برنده جايزه صلح نوبل نگران هستيم. از شما می خواهيم دستور فرماييد از اموال ايشان و همسرشان رفع توقيف صورت گيرد و به آزار و اذيت ايشان و خانواده شان خاتمه داده شود.

خانم عبادی هدف کمپين طولانی ارعاب، آزار و اذيت بوده اند. در گذشته، به خانه اش آسيب رسيده است. دفتر او مورد بازرسی قرار گرفته و بسته شده است و کامپيوتر، اسناد و مدارکش توقيف شده اند.

حساب بانکی و حقوق بازنشستگی او مسدود شده است. او و خانواده اش تهديد به مرگ شده اند. اموال شوهرش نيز توقيف گرديده، مورد ضرب و جرح قرار گرفته و چند روز بازداشت شده است. و اخيرا خواهر ايشان دکتر نوشين عبادی دستگير و مدتی در بازداشت بوده اند.

اگر چه وزارت امور خارجه اعلام کرده که توقيف اموال او به خاطر مسئله مالياتی بوده است اما خانم عبادی بيان کرده که توقيف اموالش بر خلاف قوانين جمهوری اسلامی است. ادعای اخذ ماليات از جايزه ايشان اخيرا و پس از گذشت سالها از دريافت جايزه بيان شده است. اين حقيقت که توقيف اموال ايشان با دستور بازپرس دادگاه انقلاب صورت گرفته ونه مقامات مالياتی و اينکه اموال همسرشان نيز توقيف گرديده، بيشتر صحت اين مدعا را ، که پرونده ايشان مالياتی است زير سوال می برد. هر اختلاف مالياتی بايد از طريق مراجع صالح مالياتی حل و فصل شود نه از طريق مأ مورين امنيتی و به شکل غير قانونی و فرا قانونی.

در سال ۲۰۰۳ خانم عبادی اولين ايرانی‌ بودند که برنده جايزه نوبل شد. اعطای اين جايزه باعث افتخار ايرانيان گرديد. دکتر عبادی وکالت پرونده‌های فعالين سياسی، مذهبی‌، اقليت‌های قومی، زنان و کودکان را از طريق روشهای مسالمت آميز و قانونی بر عهده داشته است. ادامه تلاش برای ارعاب و توقف کار ايشان نه تنها عملی‌ بيهوده است بلکه رژيم شما را بی عدالت و بی منطق جلوه می‌‌ دهد.

اين اعمال اخير بر عليه خانم عبادی به نظر می‌‌رسد قسمتی‌ از همان استراتژی ساکت کردن جامعه مدنی و مدافعان حقوق بشر است. که اقداماتی از قبيل آزار و اذيت، دستگيری، زندان، شکنجه ، اعدام فعالان حقوق بشر، واکنش خشونت اميز به تظاهرات مسالمت اميز، سرکوب، محدود کردن دسترسی به اينترنت وآ زادی مطبوعات را در بر می‌گيرد. اخيرا متوجه شديم که بيشتر از شانزده نفر از فعالين حقوق بشر دستگير شدند و پنج نفر ديگر از فعالين حقوق بشر به اعدام محکوم شدند.

ما مطمئنيم که اينگونه روشها موفق نخواهد شد.ه زاران ايرانی عقايد خود را در مورد نحوه زندگی‌ و وضعيت کشورشان بيان می‌‌کنند، بقيه دنيا نيز از آنها حمايت خواهند کرد.

ما از شما درخواست می کنيم د ستور دهيد به آزار و اذيت شهروندان ايرانی‌ که حقشان را مطالبه ميکنند، پايان داده شود و بدون هيچ قيد و شرطی تمام کسانی‌ که به طور خود سرانه بازداشت شده اند آزاد شوند. وقت آن است که به خواسته‌های مردم گوش فرا دهيد و به آنها توجّه کنيد .


جنتی‌خطاب‌به‌رئیس‌قضا:رحم نکنید؛دو نفر را سریعا اعدام کردید،دستتان درد نکند

جمعه, ۹م بهمن, ۱۳۸۸

جنتی‌خطاب‌به‌رئیس‌قضا:رحم نکنید؛دو نفر را سریعا اعدام کردید،دستتان درد نکند


در 18 تیر ضعف نشان دادید؛ چند نفر در آن زمان اعدام شدند؟ اگر حالا هم ضعف نشان دهید آینده بدتری در انتظار شماست.

کلمه: امام جمعه موقت تهران با تجلیل از اعدام دو تن از متهمان حوادث اخیر، خواستار شدیدترین برخورد ها با آشوبگران شد.

به گزارش ایلنا، آیت‌الله احمد جنتی در خطبه دوم نماز جمعه تهران با تبریک فرا رسیدن دهه فجر و تجلیل از امام راحل(ره) اظهار داشت: کاری که امام کرد برای هیچ‌یک از مردم دنیا باورکردنی نبود و او اسلام را که همه مایه عقب‌ماندگی می‌دانستند احیا کرد، در حالی که تا قبل از آن در انزوایی قرار گرفته بود که بسیاری از بچه‌های مسلمان خجالت می‌کشیدند که بگویند مسلمان هستیم.

وی با تاکید بر اینکه اسلام امام، اسلام پیغمبر و ائمه، ضدظلم، علم‌پرور و دشمن مستکبرین و بی‌قانونی بود، تصریح کرد: ایشان این تفکر را که یا باید جزو قطب غرب بود یا قطب شرق از بین برد و شعار نه شرقی نه غربی از شعارهای زیربنایی ایشان بود.

امام جمعه موقت تهران با بیان اینکه امام اسلامی که دنیا را هم می‌تواند ادامه کند به ارمغان آورد، گفت: امام انسان‌ها را تربیت کرد و کسانی را که در سراشیبی سقوط قرار گرفته بودند و آلوده شده بودند از گرداب‌ها و منجلاب‌ها نجات داد و افرادی عاشق شهادت و جهاد پیدا شدند.

آیت‌الله جنتی با تاکید بر اینکه امام به مردم اعتماد به نفس بخشید گفت: دشمن فهمید که با مردم طرف است و این وضعیت ۳۰ سال است وجود دارد، اما حکومت‌ها نخواستند این الگو را درک کنند که مردم سرنوشت خودشان را تعیین کنند البته در جاهایی مثل لبنان، فلسطین و افغانستان در یک دوره خاص این پیام را گرفتند که تا ظهور حضرت مهدی این پیام ادامه دارد.

وی ادامه داد: امام این رویه را که مسوولان باید در رفاه باشند عوض کرد و لذا دیدیم مردی که با اشاره او همه جان‌هایشان را کف دست می‌گذاشتند در یک خانه ساده و دقیقا مانند یک طلبه ساده در مدرسه فیضیه زندگی می‌کرد و مشخص شد کسی باید بر مردم حکومت کند که ساده‌زیست و متواضع باشد و اینگونه نباشد که خود را ارباب و مردم را نوکر بداند.

امام جمعه موقت تهران با اشاره به اینکه ۳۰ سال است مردم توطئه‌ها را خنثی کرده‌اند یادآور شد: در ۱۸ تیر ۷۸ با یک حرکت مردم آتش‌های افروخته خاموش شد و در قضیه عاشورای اخیر هم که از آن مهم‌تر بود و از قبل به قصد براندازی برنامه‌ریزی شده بود با راهپیمایی ۹ دی خاموش شد و این نشان می‌دهد که امام همچنان زنده است، فرمان می‌دهد و مردم براساس دستور او عمل می‌کنند.

وی تاکید کرد: در دهه فجر باید واقعیات بیان شود و توصیه می‌کنم که برای نسل‌های جدید هم روشنگری شود و مسوولین هم باید به مردم خدمت کنند زیرا این مردم واجب‌الخدمت هستند.

دبیر شورای نگهبان در ادامه با تاکید بر اینکه مسوولیت سنگین قوه قضائیه، رسیدگی به وضع آشوب‌گران است، خطاب به رئیس قوه قضائیه گفت: ای برادر! ما شما را می‌شناسیم، قبلا در حوزه استاد بودید و علاقه شدیدی به درس خواندن و درس دادن داشتید، اما شما مسوولیت را قبول کردی و می‌دانیم که روحیه ضدظلم و ولایی داری و برای رضای خدا همانطور که دو نفر را سریعا اعدام کردید و دستتان درد نکند، بایستید.

وی ادامه داد: در ۱۸ تیر ضعف نشان دادید؛ چند نفر در آن زمان اعدام شدند؟ اگر حالا هم ضعف نشان دهید آینده بدتری در انتظار شماست.

وی با بیان اینکه خداوند در قرآن می‌فرماید دستور می‌دهم به منافقین، کسانی که دل بیمار دارند و شایعه‌سازان حمله کنید و آنها را سخت بکشید، تصریح کرد: در عین حال قانون هم باید رعایت شود اما قرآن و اسلام و ولایت هم باید حفظ شود و نباید به کسانی که مفسده می‌کنند رحم کرد، زیرا علی(ع) هم در عین داشتن رافت اسلامی چند هزار نفر را در یکی از جنگ‌ها کشت و لذا نه می‌توانیم افراط در مجازات داشته باشیم و نه تفریط.

آیت‌الله جنتی همچنین با اشاره به سالگرد حادثه ۶ بهمن ۶۰ در آمل تاکید کرد: دشمن بداند سنگرها را مردم فتح می‌کنند همانگونه که در آن هنگام این کار را انجام دادند.

امام جمعه موقت تهران در پایان با اشاره به زمین‌لرزه هائیتی گفت: آمریکا از هر وضعیتی استفاده می‌کند تا بلایی بر سر مردم بیاورد و در هائیتی به جای غذا و دارو تسلیحات نظامی وارد کرده است که به همین دلایل ما با این دولت دشمن هستیم.

«زمان برای ایران به پایان می رسد»

«زمان برای ایران به پایان می رسد»


این هشدار آنگلا مرکل صدراعظم آلمان به ایران بود. تحریم های سختی در انتظار ایران است. شورای امنیت سازمان ملل در ماه فوریه درباره اعمال تحریم های «فلج کننده» علیه ایران تصمیم می گیرد. فرانسه عهده دار پیشبرد مذاکراتی است که احتمالا پیامدهای سنگینی برای ایران خواهد. این بار صحبت از تحریم های «فلج کننده» در میان است. هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا از وضع تحریم های «هدفمند» علیه ایران حمایت کرده است. تشدید تحریم صنایع نفت و گاز ایران و بنزین وارداتی «هدف» یاد شده است. گفته می شود در درجه‏ی اول تحریم فروش فراورده‏های نفتی، از جمله بنزین اعمال می شود. دولت ایران اعلام کرده است که ذخیره بنزین کافی برای مقابله با تحریم های احتمالی در زمینه انرژی را دارد. حسن منصور استاد نفت و انرژی در بریتانیا می گوید غرب سعی می کند ابتدا جلوی توسعه‏ی میادین گاز و نفت ایران را بگیرد. «ایران نیازمند سرمایه‏گذاری بسیار سنگینی در صنایع نفت و گاز است. وقتی این سرمایه‏گذاری عقب می‏افتد، سالانه در حدود ۱۰درصد از میزان استخراج کم می‏شود و منابع هم به صورت غیرقابل برگشت از بین می‏روند و ایران هم از این رهگذر بسیار ضرر می‏کند.» تحریم‏هایی که طی سال های اخیر در قبال ایران اجرا شده، جلوی بسیاری از سرمایه‏گذاری‏های سنگین را تا حدود زیادی گرفته است. امروز ایران نیازمند نزدیک به ۴۰۰میلیارد دلار سرمایه‏گذاری در صنایع نفت و گاز است. «اگر این سرمایه‏گذاری انجام نگیرد، هر سال ۱۰درصد از میزان تولید ایران کاهش پیدا می‏کند و در نتیجه برای پنج تا شش سال آینده، دیگر نفتی برای صادرات باقی نخواهد ماند.» ایران نیازمند نزدیک به ۴۰۰میلیارد دلار سرمایه‏گذاری در صنایع نفت و گاز است از نظر میزان تولید گاز نیز به همین ترتیب است. تولید ایران در مقابل ذخایری که دارد، بسیار ناچیز است و تا کنون نتوانسته میادین گاز جنوبی را گسترش بدهد و به مرحله‏ی تولید برساند. ایران می تواند به متحدینی نظیر چین امید داشته باشد؟ چین تاکنون سرمایه‏گذاری چند میلیاردی انجام داده و متعهد شده که تا ۱۵میلیارد دلار سرمایه‏گذاری در میادین نفت و گاز ایران انجام دهد. همین‏طور روسیه تعهد کرده است که در توسعه‏ی میادین گازی به ایران کمک کند. حسن منصور می گوید که با این حال نه تکنولوژی چین و روسیه با کشورهای اروپای غربی و امریکا قابل مقایسه است و نه این دو توان مقاومت درازمدت در برابر تصمیم های شورای امنیت را دارند. «اگر تحریم به جایی برسد که از طریق شورای امنیت اعمال شود، قطعا جلوی فعالیت این کشورها نیز گرفته خواهد شد. حتی اگر آن‏ها به قطعنامه‏ی تحریم رأی ممتنع بدهند و راه را برای خود باز بگذارند، عملا مورد تنبیه دولت‏های اروپایی و امریکا خواهند بود و آن وقت مساله بر سر این خواهد بود که آیا این کشورها حاضرند در برابر همکاری‏ای که با ایران دارند، این زیان‏های بزرگ را در بازارهای اروپایی و امریکایی متقبل شوند؟» او می گوید مساله‏ی ایران برای چین و روسیه از زوایای مختلفی مطرح است و روسیه در موقعیت متفاوتی قرار دارد. «روسیه علاقه‏مند است ایران مورد تحریم قرار بگیرد و به این ترتیب تحت چتر حمایتی روس‏ها باقی بماند تا روس‏ها علاوه بر جنبه‏های دیگر، بتوانند در مورد گاز ایران این تصمیم را بگیرند که نگذارند گاز ایران به بازار اروپا راه پیدا کند و راه آن را در صورت لزوم فقط به سوی هندوستان و پاکستان باز کنند.» مردم حاضرند برای تضعیف دولت بهایی سنگین دهند؟ تقریبا همه کارشناسان بر این نظر توافق دارند که تحریم ها قبل از حکومت ایران، مردم این کشور را در تنگنا قرار خواهد داد. حسن منصور می گوید «سوال این است که آیا مردم آماده‏ی پرداخت چنین بهایی برای تضعیف دولتی که نمی‏خواهند، هستند یا خیر؟ ظاهرا به نظر می‏رسد که در شرایط کنونی، چنین آمادگی‏ای از طرف مردم وجود دارد و غرب نیز به این نکته توجه دارد.» تولید گاز ایران در مقابل ذخایری که دارد، بسیار ناچیز است و تا کنون نتوانسته میادین گاز جنوبی را گسترش بدهد و به مرحله‏ی تولید برساند پیروز مجتهدزاده استاد ژئوپلیتیک در لندن معقتد است دولت‏های غربی نمی‌توانند از اهرم تحریم برای به زانو در‌آوردن حکومت ایران استفاده کنند، چون به گفته او تحریم زمانی تاثیر گذار است که بتواند مردم را تحریک ‏کند فشار بیشتری روی دولت خود بیاورند و چنین چیزی در کشوری امکان دارد که حد معینی از دمکراسی در ‌آن برقرار است. به نظر او در ایران دولت مطلقا به این فشارها اهمیت نمی‌دهد. او در عین حال معقتد است که کشورهای غربی بارها به ایران اولتیماتوم داده اند و بارها مهلت تعیین کرده‌اند. «دولت آقای احمدی‏نژاد خیلی وقت است که بلوف‏های غرب؛ مجموعه‏ی اروپا و امریکا، سازمان ملل متحد و آژانس بین‏المللی انرژی هسته‏ای را خوانده است و جای تاسف دارد که غرب متوجه این وضعیت نیست و توجه نمی‏کند که نه تاکتیک تهدید جنگی و نه تاکتیک تحریم اقتصادی می‏تواند در این زمینه مؤثر باشد.» این احتمال داده می شود که در صورتی سرسختی دولت ایران، آنگاه مرحله بعدی تحریم های «فلج کننده» برسد: تحریم خرید نفت از ایران! ایران بارها ادعا کرده که زیان چنین تحریمی بیشتر متوجه تحریم کنندگان است. ولی حسن منصور استاد نفت و انرژی می گوید اگرچه ایران از مهمترین صادرکنندگان نفت است ولی غرب از پس این مرحله نیز برخواهد آمد. «از حدود ۸۰ میلیون بشکه نفت در روز، حدود دو میلیون بشکه از ایران صادر می‏شود. شرکت‏ها هم به یک اندازه در آن سهیم نیستند. در نتیجه شرکت‏های امریکایی که طی سالیان گذشته دست‏شان از منابع ایران دور بوده، زیاد متضرر نخواهند بود. وقتی به مرحله‏ی تحریم برسد، دولت‏ها (زیان وارده به) شرکت‏های متضرر در جاهای را دیگر جبران می‏کنند.» به نظر او در شرایط کنونی، کاهش حدود دو میلیون بشکه نفت در روز از میزان مصرف جهانی، برای اوپک قابل ترمیم است و یکی دو کشور عضو اوپک با افزایش تولید می‏توانند جای ایران را بگیرند. بنابراین تحمل این مرحله برای دنیای غرب، آنقدرها هم مشکل نخواهد بود. «البته این برای ایران جای تاسف خواهد بود. چون در این صورت، زمینه‏های از دست رفته به آسانی قابل بازگشت نیستند.» نیلوفر خسروی تحریریه: مصطفی ملکان

فاطمه گودرزی: به دلیل "گرفتاری های شخصی" نمی توانم در هیئت داوران حضور داشته باشم

فاطمه گودرزی: به دلیل "گرفتاری های شخصی" نمی توانم در هیئت داوران حضور داشته باشم


فاطمه گودرزی، بازیگر سینمای ایران که یک روز پیش (چهارشنبه، 7 بهمن) نامش به عنوان یکی از داوران بخش مسابقه سینمای ایران در جشنواره فیلم فجر اعلام شده بود، گفته است که به دلیل "گرفتاری های شخصی" نمی تواند در هیئت داوران حضور داشته باشد. خانم گودرزی در گفت و گو با خبرگزاری فارس گفت: "من از دو هفته گذشته راهی سفر شدم و تعجب می‌كنم كه چگونه نام من به عنوان یكی از داوران بخش مسابقه سینمای ایران در اخبار رسمی جشنواره منتشر شده و در كاتالوگ و بولتن نیز به ثبت رسیده است." او گفت که ده روز پیش تماسی با او گرفته شد، اما به دلیل گرفتاری قولی برای حضور در جمع داوران نداده است. اما خبرگزاری فارس به نقل از یکی دست‌اندركاران اصلی جشنواره خبر داده که با خانم گودرزی قرار داده بسته شده است. این در حالی است که خانم گودرزی این موضوع را تكذیب كرده است. مسعود عربشاهی، دبیر بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر در گفت و گو با خبرگزاری فارس در واکنش به عدم حضور فاطمه گودرزی در هیئت داوران گفته است که غیبت خانم گودرزی به دلیل توافق اولیه موجه نیست. او گفت: "با این وجود، ما قصد اضافه كردن فردی به عنوان عضو هفتم هیئت داوران نداریم و داوران در یك تركیب شش نفری‌ به كار خود ادامه می‌دهند." با آنکه جشنواره فجر روز یکشنبه، چهارم بهمن آغاز شد، اما هیئت داوران تا روز چهارشنبه نام داوران را اعلام نکرده بود. بعضی از سینماگران سرشناس مثل عزت الله انتظامی، عباس کیارستمی، اصغر فرهادی و فرهاد توحیدی که به آنها پیشنهاد داوری داده شده بود، درخواست مسئولان جشنواره فجر را به دلایل مختلف رد کرده بودند. در خبرها نیز آمده بود که خانم گودرزی هم داوری در جشنواره را نپذیرفته است. اما روز چهارشنبه نام او در کنار مسعود جعفری جوزانی(فیلمساز) ، اسفندیار شهیدی (فیلمبردار و تهیه‌کننده)، ابوالقاسم طالبی(فیلمساز)، محسن علی‌اکبری (تهیه کننده)، محمد ابراهیم فیاض (کارشناس فرهنگی) و ناصر هاشم‌زاده (فیلمنامه‌نویس) به عنوان اعضای هیئت داوران این دوره اعلام شد. پیشتر اعلام شده بود که هیئت داوران پس از پایان جشنوراه اعلام می شود؛ موضوعی که در جشنواره های معتبر فیلم جهان و دوره های پیشین جشنواره فیلم فجر سابقه نداشته است. بخش مسابقه ایران حساس ترین و یکی از مهم ترین بخش های جشنواره فیلم فجر محسوب می شود و تا کنون هر سال اسامی داورانی که این بخش را قضاوت می کردند همواره قبل از آغاز جشنواره اعلام می شده است.

۱۳۸۸ بهمن ۸, پنجشنبه

ای کاش امشب بجای الله و اکبر سکوت می کردیم.

ای کاش امشب بجای الله و اکبر سکوت می کردیم.

 

این کاش امشب بجای الله و اکبر یک دقیقه سکوت می کریدم. سکوتی نه از رضایت که از خشم بسیار.

 

از نفرت از خشونت و نفرتی از حویاناتی که برای چند روز بیشتر ماندن بر سر قدرت خون بیگناهان در بند را بر زمین می ریزند یا گلوی آنها را با تناب دار می فشارند.

سکونتی از خون های بجوش آمده ملتی پر درد. درد از دست دادن ندا ها و سهراب ها، رامین ها و ...

 

ما خون مان از این همه بی عدالتی، حق کشی، دزدی، کثافت و پستی به جوش آمده. دیگر شاید وقت اش رسیده باشد که از خدا چیزی نخواهیم بلکه با سکوت خود فریاد بزنیم

مرگ بر دیکتاتور های خون خوار.

 

مرگ بر دیکتاتوری هایی که ریختن خون مردم از خوردن آب خنک نیز برای شان ساده تر است.

 

امشب آیا راحت هم به رختخواب می رود جلاد؟ اگر صدای گوش خراش سکوت مان را بشنود؟

 

سکوت کنیم تا دهانمان بسته باشد و مشت های مان گره کرده بماند تا با دستان مان گردن شان را نشکنیم.

 

سکوت لازم است، شهر ساکت، آن بزدلان را صدای سکوت بد تر از هر فریادی به لرزه در خواهد آورد. و استخوان های سردشان را در درون تنی بی مایه تکان خواهد داد.

 

سکوت شاید لازم باشد تا ما خون نریخته باشیم اما بدانند و بترسند از روزی که این سکوت شکسته شود.

 

امشب سکوت لازم است تا صدای بی گناهانی را بشنویم که  صدای شان برای همیشه خاموش شده است.

 

امشب سکوت لازم است.

۱۳۸۸ دی ۲۹, سه‌شنبه

پشت پرده پخش مناظره های تلویزیونی

سه شنبه ۲۹ دى ۱۳۸۸


گزارش محرمانه از
بی اعتباری سیمای جمهوری اسلامی

پشت پرده پخش مناظره های تلویزیونی

یک گزارش محرمانه که توسط اداره آموزش معاونت سیاسی صدا و سیما تهیه شده ضمن اشاره به کاهش شدید اعتماد مردم به رسانه های حاکمیت، به مدیران این رسانه توصیه کرده با تهیه برنامه های مختلف و از جمله راه اندازی مجددمناظره هائی که در زمان انتخابات موجب افزایش توجه مردم به این رسانه و شرکتشان در انتخابات شد، از بی اعتباری این رسانه جلوگیری کنند.

بر اساس گزارش که در مردادماه تهیه شده، مناظره های انتخاباتی موجب اصلی بالارفتن میزان شرکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری دهم بود اما بعد از حوادث انتخابات، مردم به این باور رسیدند که از آنان به عنوان "هیزم تنور" استفاده شده است. تهیه کنندگان این گزارش همچنین تاکید کرده اند "اعتماد بسيار گرانبهايي كه در روند و چارچوبهاي سياسي موجود ايجاد شده بود، پس از برگزاري انتخابات با لطمات جدي مواجه شد كه جبران آن بسيار سخت به نظر ميرسد."

این گزارش که برای اولین بار در روز منتشر می شود، نشان می دهد علت رویکرد ناگهانی صدا و سیما به پخش مناظره های سیاسی چیست.

 

اعتبار از دست رفته

تهیه کنندگان این گزارش تاکید کرده اند که  سیمای جمهوری اسلامی پیش از انتخابات با بهره گيري از سياستهاي تبييني، تبليغي و تهييجی( پخش مناظره ها)  و انبوه پخش برنامه هایی در قالب "خبر، گزارش، میز گرد و تریبون آزاد علاوه بر تشویق مردم به حضور گسترده در انتخابات تعداد مخاطبان خود را تا حد چشمگیری افزایش داد". گزارش برگزاری و پخش مناظره های انتخاباتی را نقطه اوج عملکرد صدا وسیما دانسته و تاکید کرده است که این مناظره ها، تعداد مخاطبان این رسانه را به 40 میلیون نفر رسانده بود.

بنا بر این گزارش اما "يكي از عملكردهاي رسانه ملي پيش از انتخابات كه باعث خدشه دار شدن اعتماد مردم به اين رسانه شد حذف وعدم انعكاس برخي خبرها به صورت كلي يا جزئي بود. اين مسأله در ارائه اخبار مربوط به سخنراني ها و همايش هاي نامزدهاي انتخابات نمود روشني داشت. به گونه اي كه رسانه در پخش خبرهاي تجمعات انتخاباتي و سخنان نامزدها دراين تجمعات، به صورت گزينشي عمل كرده و تنها بخشهايي از اين سخنان را در فرصتي كوتاه پخش ميكردند كه اين مسأله در همان زمان مورد اعتراض برخي نامزدهاي رياست جمهوري قرار گرفت."

در ادامه این بخش از گزارش، می خوانیم: "مسأله ديگري كه پيش از انتخابات موجب كاهش اعتماد مردم به رسانه ملي شد، پرداختن به فعاليت ها و عملكرد دولت نهم از چند ماه پيش از برگزاري انتخابات در حجم وسيع بود. پخش مكرر تيزرهاي تبليغاتي، پوشش سفرهاي استاني دولت نهم - كه اتفاقاً تعداد آن در ماههاي منتهي به انتخابات دهم رياست جمهوري زياد شده بود - باعث شد تااين ذهنيت در افكار عمومي و خصوصأ جناح مقابل شكل بگيرد كه صداوسيما بي كم وكاست در اختيار رئيس جمهوروقت است و ايشان نيز بدون ملاحظه از اين فرصت مناسب، جهت تبليغ خدمات دولت خود و هموار ساختن راه پيروزي در دوره بعد، به بهترين نحو ممكن بهره برداري ميكند."

 در این گزارش همچنین تصریح شده است که "در كنار اين مسأله، نپرداختن به فضاي انتخاباتی كه اتفاقاً در اين دوره، از ماهها قبل با قدم نهادن نامزدهايي مانند كروبي و خاتمي به ميدان انتخابات و مسائل و حواشي پيرامون آن ايجاد شده بود، باعث شد كه اين ذهنيت در افكارعمومي تقويت شود كه رسانه ملي تنها در اختيار جناح حاكم بوده و تلاشي براي بازنمايي فعاليت ساير كانديداهاي احتمالي رياست جمهوري ندارد."

 

اعتراف به اشتباه

موضوع دیگری که نویسندگان این گزارش به مقامات ارشد صدا و سیما یادآوری کرده اند مربوط به پوشش اعلام نتایج انتخابات و اعلام زود هنگام پیروزی محمود احمدی نژاد در انتخابات است که آن را "یکی از دلایل به وجود آمدن وقایع پس از 22 خرداد" برشمرده و آن را "امری بی سابقه" خوانده اند: "انتشار زودهنگام نتايج انتخابات پيش از آماده سازي ذهن مردم يكي از خطاهاي رسانه ملي در اطلاع رساني پس ازانتخابات بود."

نویسندگان این گزارش همچنین به پخش اعلام نتیجه در ساعت های یک ربع بامداد و همچنین 2:47 دقیقه بامداد روز 23 خرداد(با توجه به گذشت ساعتی از پایان رای گیری) توسط کامران دانشجو که گویای پیروزی احمدی نژاد بود اشاره کرده ونوشته اند:" چگونگي شمارش آراء و دستيابي به نتايج اوليه و انعكس آن با اين سرعت، براي بسياري از مردم ابهام آفرين بود وهمين مسأله ترديدهايي را براي مردم ايجاد كرد و بهانه اي به دست مخالفان و فرصت طلبان داد تا زمزمه هايي مبني بر از پيش تعيين شده بودن نتايج انتخابات سر دهند... شايسته بود رسانه ملي در اين خصوص قبلاً زمينه سازي نموده و افكار عمومي را با نحوه شمارش آراء صندوق هاي مختلف و تجميع آراء مأخوذه آشنا سازد؛ چرا كه اعلام نتايج انتخابات با اين سرعت، تقريباً بي سابقه بود."

این کارشناسان همچنین "اطلاع رساني با تأخير، ناقص و غيرشفاف و عدم پوشش مناسب اخبار معترضان و تجمعات صورت گرفته و نيزبيانيه هايي را كه از سوي نامزدهاي معترض صادر مي شد" از دیگر نقایص صدا و سیما برشمرده و افزوده اند این نقایص "با توجه به اينكه ساير رسانه ها به شيوه هاي مختلف اين اخبار را پوشش ميدادند و طبيعتاً مردم به نوعي به اين اخبار دست مي يافتند، اعتماد مردم را نسبت به صداوسيما خدشه دار كرد و مخاطبان به صراحت دريافتند كه نميتوانند خبرها را به طور دقيق، كامل و صحيح از رسانه ملي كسب نمايند. بنابراين شاهد روگرداني مردم از رسانه ملي و اقبال آنان به شبكه هاي خارجي و ماهواره اي بوديم."

آنها در این ارتباط به مرگ ندا آقاسلطان اشاره کرده و نوشته اند: "در اين خصوص ميتوان به مسأله مرگ ندا آقاسلطان اشاره كرد كه بعد از حدود يك هفته و تنها در برخي ازبخشهاي خبري به صورت جزئي به آن پرداخته شد. "

این گزارش در ادامه مخاطبان صدا و سیما را به سه گروه تقسیم کرده است: مخاطبان همراه، مخاطبان منتقد و مخاطبان معاند. جالب اینکه بر اساس گزارش تحقیقی این کارشناسان سیاست سیمای جمهوری اسلامی در این دوران باعث شده که "مخاطبان همراه نیز دچار تردید در برنامه های صدا و سیما شدند."

 

برگزاری مناظره

بر اساس این تحلیل است که تهیه کنندگان این گزارش از برگزاري مناظره هاي زنده تلويزيوني به عنوان یک "تدبیر نوین" یاد کرده اند هر چند این نکته را نیز از قلم نینداخته اند که:" با نهايت تأسف بايد اذعان داشت اعتماد بسيار گرانبهايي كه در روند و چارچوبهاي سياسي موجود ايجاد شده بود، پس از برگزاري انتخابات با لطمات جدي مواجه شد كه جبران آن بسيار سخت به نظر ميرسد."

به اعتقاد نویسندگان این گزارش "بهتر بود صداوسيما به عنوان رسانه ي محوري جامعه ايراني، روند مثبت و اعتماد آفرين قبل از انتخابات را در روزهاي پس از انتخابات هم ادامه مي داد و با دعوت از نامزدها يا نمايندگان آنها و برگزاري ميزگردهاي تخصصي بين مدعيان تقلب در انتخابات و دست اندركاران برگزاري انتخابات  (وزارت كشور، شوراي نگهبان و.. ) همچنان ميليون ها ايراني را پاي تلويزيون ميخكوب ميكرد... اگر نامزدهاي معترض، اين فرصت را مي يافتند كه مطالبات خود را در رسانه ملي به عنوان  محرمترين جايگاه مطرح نمايند طبيعتا از شدت خشم و عصبانيت آنها كاسته مي شد و حجم اعتراضات خياباني و در پي آن اغتشاشات و درگيريها تقليل مي يافت."

این گزارش با اشاره به  اینکه هم اکنون مردم احساس می کنند که "صرفا هیزم تنور انتخابات بوده اند" به مسئولان صدا و سیما پیشنهاد کرده با "فزایش توان تصميم گيري و اقدام سريع در تعيين استراتژي نحوه اطلاع رساني در خصوص رخدادهاي غيرمترقبه و قدرت جهت دهي به جريان هاي خبري، پيش از تثبيت شدن موضوع در ذهن مخاطبان با دريافت اطلاعات از منابع متفرقه داخلي و خارجی" اقدامات مناسب را انجام دهند.

 

پیش بینی ها

دو روز پیش عباس عبدی جامعه شناس و منقد سیاسی  در مقاله ای در روزنامه اعتماد تاکید کرد که علت اصلی رو کردن صدا و سیما به این مناظره ها افت شدید بینندگان صدا و سیما و شکست این رسانه دولتی از رقیبان فارسی زبان خارجی است.

عبدی نوشته بود سیستمی که تحمل پخش یک برنامه ورزشی مانند نود را ندارد چگونه محتمل است که مناظره های سیاسی که مخصوص جوامع دموکراتیک است را تحمل کند.

روز دوشنبه نیز فرزانه روستائی در مقاله ای در اعتماد با اشاره به مناظره های تلویزیونی نوشت: از مجموع فضاي سياسي کشور که اين روزها شاهد تهديد، تعطيل و توقيف يکي بعد از ديگري روزنامه ها و مجلات است برنمي آيد که اراده يي براي باز نگه داشتن فضاي سياسي- اجتماعي شکل گرفته باشد، زيرا نمي توان از يک سو در برنامه رو به فردا چند ده ميليون مخاطب را جذب ناگفته هاي هفت ماه گذشته کرد و از طرف ديگر آن شمشير غدار را در دست آن معاونت مطبوعاتي معروف بر فراز سر مطبوعات چرخاند.

این نویسنده و منقد تاکید کرده:  فقط در يک صورت است که مي توان سوءظن و اعتماد از دست رفته و سلب شده به رسانه ملي و طراحان مناظره ها را بازيافت و آن اينکه صدا و سيما، ساعاتي پربيننده نيز به منتقدان و کساني اختصاص دهد که ناگفته هاي غيردولتي بسياري دارند و در صورت فراهم شدن شرايط مي توانند برنامه هايي را پيرامون فرداي انتخابات تدارک ببينند که حتي از مناظره هاي شب انتخابات نيز طرفدار و بيننده بيشتري را به خود جلب کند.

مقاله اعتماد چنین پایان می یابد: سري جديد مناظره هاي داغ ممکن است به گشايش برخي از کژي ها و معضلات پس از انتخابات منجر شود که بنا بر اتفاق عمومي همه امور را تا اطلاع ثانوي قفل کرده است. در غير اين صورت، به سادگي مي توان انتظار داشت که افکار عمومي جامعه ايران در معرض يک مهندسي ناميمون جديد قرار گرفته است. فرداي آن مناظره هاي قبلي را که ديديم؛ عاقبت مناظره هاي جديد را خدا به خير کند.

چهار دوره مناظره هائی که چهار ماه بعد از تهیه این گزارش از شبکه دو صدا و سیما پخش شد، به شدت مورد اعتراض جناح راست و هواداران دولت که خود را بازنده آن احساس می کنند، قرار گرفته است. در حالی که اصلاح طلبان در کلمات پوشیده مطرح کرده اند که صدا و سیما نه فقط  از چهره های مشهور اصلاح طلب دعوت به شرکت در این مناظره ها نکرده بلکه مناظره ها عمدتا بین اصولگرایان معتدل و تندرو برگزار شده است.

با این همه واکنش عمومی و توجه همگانی به مصاحبه کواکبیان و حسین شریعتمداری، الیاس نادران و جواد اطاعت و همچنین علی مطهری نشان داد با همه محدودیت هائی که بر اصولگرایان معتدل تحمیل شده است اما همین قدر که با صراحت فاش کردند در انتخابات به کاندیدای جناح راست [محمود احمدی نژاد] رای نداده اند، سخنانشان با استقبال عمومی روبرو شده است. از همین روست که جناح شکست خورده مناظره ها فشارهای زیادی رابرای قطع مناظره ها آغاز کرده که بخشی از آن در مقالات روزنامه هایشان منعکس شده است. روزنامه رسالت در چند مقاله یادآور شده جناحی که با دستگیری سران شان و اعترافات آن ها منهدم شده بود بار دیگر در این مناظره ها زنده شده است.

کیهان هم علاوه بر اینکه هر روز خبرهائی علیه میانه رو ها، بخصوص کواکبیان و دکتر اطاعت چاپ می کند در ستون ساختگی خوانندگان خود از قول خوانندگان روزنامه انتقادهای تندی علیه صدا و سیما، به دلیل مجال دادن به هواداران اصلاحات چاپ می کند.

 

*اصل این گزارش محرمانه نزد روزآنلاین و نویسنده گزارش محفوظ است.

۱۳۸۸ دی ۲۳, چهارشنبه

فراخوان 40 میلیون ایرانی برای رفراندوم سرنوشت

فراخوان 40 میلیون ایرانی برای رفراندوم سرنوشت   

 

جنبش سبز به مرحله ای رسیده است که باید با اتکا بر تمام ظرفیت های خود و حفظ اعتماد به نفس، نقش راهگشایی سیاسی خود را بر عهده گیرد. فراخوان رفراندوم مردمی 40 میلیون ایرانی در داخل و خارج از کشور، امری بسیار بزرگ و دشوار ولی انجام شدنی است. شور و نشاط و انگیزه در خور توجه آحاد مردم ایران، این ناممکن را ممکن خواهد نمود.
حکومت در 6 ماه گذشته نشان داده که از برانگیختن مردم و کشانیدن آنها به خیابانها عاجز مانده است. حتی این ایده که با سناریوی پاره کردن عکس و توهین به مقدسات بتوانند سبب تحریک مردم شوند نیز شکست خورد. تجمع 9 دیماه در میدان انقلاب نیز در شرایطی که آخرین بقایای ابهت حکومت در روز عاشورا از بین رفته بود، بنا به تصمیم رهبری بعنوان یک چاره فوری برای تجدید روحیه حکومت در نظر گرفته شد و آمار آن از 2.5 میلیون توسط علم الهدا به 3.5 میلیون توسط وزارت کشور و پس از آن به 4 میلیون نفر توسط روزنامه کیهان افزایش پیدا کرد و سرانجام توسط خود خامنه ای در سخنرانی 19 دی به دهها میلیون نفر!! ارتقاء یافت تا از ضمیر نهان حکومت خبر دهد که تا چه حد از این رویگردانی مردم برآشفته اند، مردمی که دیگر فریب تبلیغات حاکمان را نمی خورند. کل مساحت تجمع 9 دی، در خوش بینانه ترین حالت 120 هزار متر مربع بود و با اندکی شعور می توان فهمید که در چنین فضایی چند هزار نفر را می توان جای داد
حتی سخنانی که توسط سردار نقدی عراقی پرتاب شد مبنی بر اینکه مسئولین مانع از آمدن میلیونها کفن پوش از شهرستانها به تهران شدند، همچنان حکایت تلخ رؤیاهای محقق نشده و نقشه های بر آب رفته آقایان است.
از طرفی بنا به ادعای سران حکومت، نیروی انتظامی 8 ماه است که کف خیابانها است و علاوه بر خستگی جسمی و فرسودگی روحی، از معلق زدنهای جدید حکومت و احضار و بازجوئی فرماندهان این نیرو بشدت بستوه آمده و عصبی و مأیوس است. خودزنی ها، گزارشات ویژه، انتقاد از خود رادیو و تلویزیونی، استعفاء ها و قهر کردن ها، متهم کردن یکدیگر، دعوت به صبر و خودداری از اقدامات خودسرانه و دهها رویکرد جدید حکومت نیز بیشتر از آنکه نشان از داشتن برنامه ای روشن داشته باشد، حکایت از سردرگمی و تشدید اختلافات داخلی حکومت دارد.
استراتژی روز حکومت این است که به هر وسیله ممکن و با دادن امتیازات، بتواند وضعیت را تا قبل از 22 بهمن، به وضعیت قبل از 30 خرداد برگرداند، مقطعی که مطالبات مردم در حد اعتراض به نتیجه انتخابات بود. در بین نزدیکان به حکومت از قول رهبر نقل می شود که : «ایشان می گویند اگر شرایط به قبل از 30 خرداد برگشته و مطالبات مخالفان فقط در حد نتیجه انتخابات باشد، می توان در مورد آن فکری کرد و چاره ای اندیشید، ولی با شرایط فعلی که هدف معترضان براندازی کل حکومت است، ما چاره ای جز مقابله و برخورد قاطع نداریم» و این اشاره رهبری این امید را در طیف معتدل حکومت ایجاد نموده که اگر بتوانند نظر رهبر را تأمین نموده و سطح مطالبات مردم را در حد احمدی نژاد کاهش دهند، آنگاه رهبر نسبت به کنار گذاشتن احمدی نژاد انعطاف نشان داده و بحران برطرف خواهد شد.
با این تحلیل خامنه ای که عزل احمدی نژاد در شرایط فعلی هیچ اثری بر خاموش کردن اعتراضات نخواهد داشت نمی توان مخالفت کرد، ولی اینکه رهبر فکر می کند بتواند بخشی از تاریخ را قیچی کرده و اوضاع را به قبل از 30 خرداد برگرداند، به روزهایی که شعار مردم فقط سکوت بود و حداکثر اینکه رای من کجاست و هنوز کسی مرگ بر دیکتاتور نگفته بود، آرزویی برآورده نشدنی است. حتی یک لحظه از تاریخ را نمی توان حذف کرد، تاریخ همانند کتاب یا فیلم نیست که توسط ممیزی حکومت بُرش خورده و حذف و اضافه شود.
مشکل حکومت این است که همه ناچارند همچون میمون از حرکات رهبر تقلید و گفته های وی را تکرار کنند. فعلاً آخرین دستور این است که همه بگویند:

-
اعتراضات مردم نسبت به نتیجه انتخابات باید شنیده می شد.
-
تا قبل از 30 خرداد مردم معترض در خیابانها بودند و بعد از آن اغتشاشگران کنترل اعتراضات را بدست گرفتند.
-
باید حساب مردم را از اغتشاشگران و ساختارشکنان جدا کرد.
-
این دعوا، دعوایی بین موسوی و کروبی با احمدی نژاد است که هر دو طرف هم دارای اشتباهاتی هستند و اگر قرار بر رسیدگی باشد باید به خطاهای هر دو رسیدگی کرد
-
باید به مردم عادی که اعتراض دارند اجازه ابراز نظر داده و همزمان با اغتشاشگران و عوامل بیگانه بشدت برخورد نمود.
-
سازمان قضائی نیروهای مسلح با قاطعیت به تخلفات نیروهای انتظامی و نظامی رسیدگی کرده و متخلفین را مجازات می کند، زیرا این تخلفات را خودسرانه انجام داده و دستوری برای آن نداشته اند.
-
همه فجایع پس از انتخابات فقط محدود به کهریزک است که آنهم توسط افراد معدودی در قوه 
قضائیه و نیروی انتظامی انجام شده و تمام تلاش رهبر بر جلوگیری از این فجایع بوده است.

با اندکی دقت ملاحظه می شود که همه تلاش برای تقلیل جنبش سبز در حد تقابل با احمدی نژاد و بیرون کشیدن عبای رهبری از زیر پای مردم است. قرار است احمدی نژاد و رهبران حنبش سبز بعنوان دو طرف بازیگوشی که شیطنت کرده و مملکت را بهم ریخته و ایجاد بحران نموده اند معرفی شده و پس از جا افتادن سناریو، ناگهان رهبر در حالیکه شمشیر عدالت را در دست دارد، سوار بر اسبی سفید از راه رسیده و با کرامات ملکوتی خود هر دو طرف را گوشمالی داده و عدالت و آرامش را برقرار نماید.
ولی آیا براستی راهی برای نجات عبای رهبری وجود دارد؟
واقعیت این است که محدوده نفوذ حکومت از چارچوب حکومت فراتر نرفته و کمترین اثری بر مردم نخواهد داشت. در سناریوی جدید هم هر کاری بکنند در حق خودشان کرده اند و فقط منفعت آن به مردم خواهد رسید. مردم در هفته پس از انتخابات فقط به نتیجه انتخابات معترض بودند ولی این رهبر بود که بر روی مردم اسلحه کشید و فرمان کشتار صادر کرد. جنایات روز عاشورا نیز بعنوان بزرگترین لکه ننگ یک حاکم در تاریخ این کشور، بر پیشانی خامنه ای و در تاریخ ایران ثبت شده است.
عملکرد سناریوی جدید حکومت سبب شدت یافتن اختلافات داخلی خود حکومت و دلسردی بیشتر نیروهای امنیتی و نظامی و انتظامی گردیده و حقایق بسیاری را نیز برای قلیل هواداران باقیمانده حکومت روشن خواهد کرد.

وظیفه تاریخی جنبش سبز
شک نیست که هر یک روز بقای بیشتر این حکومت، نتیجه ای بجز بیعدالتی و ظلم، و چپاول ثروتهای ملی و عقبگرد کردن کشور نخواهد داشت. جمهوری اسلامی هر یک روزی که بیشتر دوام داشته باشد مرتکب جنایات افزونتری خواهد شد.
برای نجات میهن و بمنظور پایان دادن به استبداد و دیکتاتوری، ما این توان و قدرت را داریم که دست بدست یکدیگر داده و حکومت را به مصاف سرنوشت فراخوانیم. ما می توانیم به تمام ملتهای دنیا اعلام نمائیم که قصد داریم بزرگترین حضور مردمی تاریخ معاصر را برای دفاع از آزادی و دموکراسی با حضور 40 میلیون ایرانی برگزار نمائیم. راهپیمائی ما با سکوت و بدون هرگونه شعاری خواهد بود و تنها خواسته مردم در این راهپیمائی تاریخی «نه» گفتن به نظام حاکم است. حکومت اجازه نخواهد داشت نیروی نظامی و انتظامی به خیابانها بیاورد و نظم راهپیمائی توسط جوانان داوطلب با بازوبند سبز برقرار خواهد شد. ساعت شروع و خاتمه راهپیمائی مشخص بوده و ما بجز راهپیمائی سکوت، هدف دیگری نداشته و بلافاصله پس از اتمام ساعت مقرر، همه مردم به خانه هایشان بازخواهند گشت
رفراندومی بسیار آرام و صلح آمیز و با تضمین اینکه هیچ خطری در این روز حکومت را تهدید نخواهد کرد
جنبش سبز مایل است به همه افکار عمومی دنیا و به همه نهادها و سازمانهای بین المللی رسماً اعلام نماید که خواستار رفراندوم 40 میلیون نفری در روز 22 بهمن است و حکومت جمهوری اسلامی که ادعا دارد حکومتی مردمی است، وظیفه دارد بدون هیچگونه قید و شرطی با این ابراز نظر عمومی موافقت نماید. ما بدنبال فتح سنگرهای حکومت و جنگ خیابانی نیستیم و مایلیم بسیار انسانی و صلح جویانه به خیابانها آمده و با سکوت خود ابراز نظر نمائیم.
حکومت با چه توجیهی می تواند از یک راهپیمائی آرام سکوت جلوگیری نماید؟ آیا مایل است در انظار جهانیان، بجای پذیرش راه حلهای دموکراتیک و بشردوستانه، دست به خشونت زده و حمام خون براه بیاندازد؟
ما در عاشورا نشان دادیم که در مقابل گلوله و سرکوب کوتاه نیامده و با دست خالی در برابر استبداد می ایستیم. روز 22 بهمن هم پرشمار و مصمم خواهیم آمد. انتخاب بین یک راهپیمائی آرام و بدون شعار و یا احیاناً گزینه نامطلوب دیگری، در اختیار حکومت است. ما در هر صورت خواهیم آمد. ما فقط طالب این هستیم که تعداد واقعی معترضین به روشها و رفتارهای حکومت را روشن نمائیم و تنها جائی که امکان تقلب و دخالت حکومت در کم و زیاد کردن آمار وجود ندارد، خیابانها و موج زنده مردمی است که داوطلبانه و آگاهانه راه خود را انتخاب کرده اند.
عرف بشری و قوانین بین المللی و اخلاقیات جامعه ما، دفاع از خود را خشونت نمی داند. چنانچه دزد یا جنایتکاری به انسان حمله کند و فرد برای رفع تهاجم از خود دفاع نماید می توان آنرا خشونت نامید؟ هیچ عقل سلیمی قبول نمی کند که انسان حق دفاع از خودش را نداشته باشد.
توقع جنبش سبز این است که پس از اعلام فراخوان 40 میلیون نفری برای 22 بهمن، تا قبل از فرا رسیدن ماه بهمن، حکومت، روشن و واضح و بدون ابهام، اعلام رسمی نماید که آیا با راهپیمائی صلح آمیز مردم ایران همکاری خواهد نمود، که در این صورت ما ضمن استقبال از عقلانیت حکومت، به تشکیل کمیته های انتظامات برای برقراری نظم کامل راهپیمائی 22 بهمن مشغول خواهیم شد، یا اینکه خدای ناکرده نیت سوئی در ذهن داشته و مردم ناچار خواهند بود خود را برای دفاع در برابر خشونت و وحشیگری حکومت آماده نمایند.

 

نکته : فراخوان فوق تاکنون مورد توجه و تایید طیفهای متنوع جنبش عظیم سبز قرار گرفته و رایزنی درباره جزییات آن ادامه دارد. با اطلاع رسانی برق آسا در داخل و خارج   از کشور( مخصوصا درمورد هموطنانی که کمتر به اخبار جنبش دسترسی دارند) به تکمیل و بهینه سازی آن کمک کنید. رسانه شمایید

ما پیروزیم چون بیشماریم

اشتباه محاسبه کودتا چیان،

اشتباه محاسبه کودتا چیان،

 

همانطور که یک اشتباه را دوبار نباید مرتکب شد، با ابزار قدیمی هم نباید به جنگ ابزار جدید رفت. این، دو خطای محاسبه اصلی و مستمر کودتاچیان پس از انتخابات 22 خرداد بوده است.

آخرین نمونه از این خطای محاسبه، در هنگام برنامه ریزی و اجرای ترور استاد فیزیک دانشگاه تهران، آقای دکتر علیمحمدی افتاق افتاد. این استاد دانشگاه که به گواه دانشجویان و همکاران اش از مخالفین دولت و طرفداران جنبش سبز بود را در روز روشن در خیابان شلوغ به قتل رساندند و دقایقی بعد اعلام نمودند که این فرد متعهد و مسئول توسط مخالفان رژیم، و آمریکا و اسرائیل به قتل رسیده است.

 

روش کار بسیار کلاسیک است، یکی از مخالفان خود را بکش، بعد تقصیر را بیانداز به گردن دیگر مخالفان، اینطور هم از شر یکی خلاص شدی و هم به بهانه آن می توانی دیگران را نیز از صحنه به در کنی. اما یک جای کار می لنگید و همان شد که کل دروغ دو ساعت هم دوام نیارود و تف سر بالا شد، و آقایان با یک جسد تازه روی دست شان ماندند که حال این یکی را چگونه باید ماست مالی نمایند.

 

قاتل یا قاتلین، و روئسای شان، حساب در حیاط پشتی را نکرده بودند. حیاط پشتی به خیابان راه دارد و خیابان به شهر و شهر به جهان.

 

بله مردم به اینترنت دسترسی دارند.

 

اینترنت یعنی راه ارتباط مجازی بین مردمی که نگرانی مشترک دارند. ارتباط مجازی یعنی اگر ارتباطات فیزیکی و قابل لمس بین آنها نباشد مهم نیست. یعنی تله پاتی، یعنی طی الارض. یعنی اینکه اگر روزنامه ها بسته باشند، تلویزیون دروغ بگوید و رادیو جفنگ پخش کند مهم نیست.

 

مردم با هم ارتباط دارند. خبر را به گوش هم می رسانند. مهم نیست که دیگر روزنامه نگار زنده ای در شهر نیست که تحلیل کند مردم که هستند، می بینند، دیده های شان را با موبایل ضبط می کنند و برای هم می فرستند. لینک می دهند. ایمیل می فرستند. فیس بوک هست و ...

 

اینترنت، درب حیاط پشتی خانه است، در کوچکی که به خیابان باز می شود. این یعنی آخرین قطره آزادی. جایی که شاید نشود خبر دقیق به دست آورد اما شایعات اش امروز، هزار خبر دقیق را می ارزد.

 

هر بار این اشتباه را تکرار می کنند و هر بار بیشتر در لجن آن فرو می روند و هنوز درس نگرفته اند. فکر می کنند با بستن یک سایت می توان جلوی جریان اخبار را گرفت. البته می توان آن را کند کرد و یا منحرف نمود اما خبر همچون سیلآب راه خود را باز می کند.

 

دیگر زمان آن جبعه جادویی که جلوی آن می نشستید منتظر، تا ببینید چه برای تان دارد، تارکوفسکی یا کروساوا، گذشت. امروزه مردم رسانه دو جانبه، رسانه تراکنشی (اینتراکتیو) می خواهند. جایی که اگر خبری یا مطلبی خواندند بتوانند در مورد آن نظر دهند، اظهار وجود کنند و مفعول نباشند.

 

کسانی هم که به این شاه راه اطلاعاتی دسترسی ندارند حتما یکی را دارند که خبرشان کند. مادر بزرگ ها هم دوست دارند بدانند در بالاترین چه خبر است. خبر اگر در شهر های کوچک و روستا هایی که اینترنت ندارند به دیوار خورد، راه خود را از گوشی تلفن و موبایل پی می گیرد. خبر که جریان یافت دیگر نمی توان جلوی آن را گرفت.

 

در دروازه را می توان بست اما دهن مردم را نه.