۱۳۸۸ مهر ۲۶, یکشنبه

رهنگنامه سبز (۶۹) اسکناس

فرهنگنامه سبز    (۶۹) اسکناس

ابراهيم نبوی

 

اسکناس( Eskenas ): پول کاغذی. تنها رسانه ملی باارزش. وسیله انتقال نظرات مردم درباره حکومت. نوت. نوعی از کاغذ مرغوب که مردم روی آن شعار می نویسند تا از نظر همدیگر خبردار شوند. وسیله ارتباط جمعی. نوعی رسانه سبز. انواع دیگر رسانه سبز: " بادکنک، دستبند، شال، روسری، جوراب، دیوار، ماژیک سبز، خودکار سبز، ای میل، غیره سبز." نوعی کاغذ بهادار که بهای آن و نظر مردم روی آن نوشته شده و برای خرید و فروش و اطلاع رسانی بکار می رود. اسکن؛ مخفف اسکناس. کاربرد در جمله: " سردار طلایی گفت، مردم اسکناس های شعارنویسی شده را نگیرند" کاربرد دوم مخفی در جمله: " برو بینیم بابا حال نداری!"

انواع اسکناس
صد تومانی: رای ما رو پس بده
دویست تومانی: از طوفان خس و خاشاک بترس
پانصد تومانی: دروغگو، شصت و سه درصدت کو؟
هزارتومانی: عکس سهراب اعرابی با زیرنویس
دوهزار تومانی: مرگ بر دیکتاتور
پنج هزار تومانی: ننگ ما صدا و سیمای ما

چرا عکس رهبران کشورها را روی اسکناس چاپ می کنند؟ چون مردم اگر آنها را پاره کنند پول شان از بین می رود.
چرا طلایی گفته است که اسکناس های شعارنوشته را نگیرند؟ چون لابد خیلی اثر داشته است.
اگر گفته شد روی اسکناس شعار ننویسید چون نمی گیریم باید چه کنیم؟ باید دائم شعارهای خوشگل بنویسیم چون مجبورند بگیرند.

اسکناس در فرهنگ عامیانه
"مثل سکه می مونه سه تاشو بذاری جیبت جرینگی صدا می کنه، نه مثل اسکناس که صدتاشو بذاری تو جیبت شعار مرگ بر دیکتاتور می ده."، " یا مجوز بده حرفمو بزنم یا رو اسکناس می نویسم"، " شعار روی اسکناس سبز شد"، " کله اش بوی قورمه سبزی می ده، اسکناسش بوی سبزی"، " بوی اسکناس به دماغش خورد، صدای شعارشم شنید"، " گل بی خار نمی شه اسکناس بی شعار"، " گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من/ چون به جایی نرسد، روی اسکناس اینقدر شعار می نویسم تا برسد." 



بیت
مخالف تاب مستوری ندارد
ز روی بام و اسکن سر برآرد

رباعی
آن کهنه ورق که اسکناس اش نام است
رویش دو شعار علیه آن بدنام است
یک جاش نوشته مرگ بر دیکتاتور
جای دگرش ندای این ایام است

دوبیتی اسکناسی
هزاری اسکناسون روش شعاره
صدی هم روش شعار بی شماره
تموم جیب مو گشتم ندیدم
یه پولی که شعاری روش نداره

هیچ نظری موجود نیست: