ضریب نفوذ ایمیل چقدر است؟
نمی دانم آیا از پس از انتخابات دهم تا کنون تحقیقی علمی در این مورد انجام شده است یا خیر!
از روز پس از انتخابات تا کنون ایمیل، اصلی ترین ابزار ارتباطی میان سبزها بوده، اخبار، اطلاعات، و بیانیه های جنبش از طریق این ابزار ارتباطی در سطح کشور پخش می شوند. کودتاگران هم که به این موضوع پی برده از راه های گوناگون – قطع کامل اینترنت گرفته تا مسدود نمودن جی میل- سعی در محدود نمودن قدرت این وسیله ارتباطی داشته اند.
اما به عنوان یک سبز، پرسشی که ذهن آدم را به خود مشغول می کند آن است که این ابزار تا چه حد قدرت نفوذ دارد. یعنی اگر روزی وسائل دیگر در دسترس نبود تا چه میزان می توان به پیام رسانی از این راه متکی بود. به زبان دیگر، وقتی آقای موسوی می فرمایند هر ایرانی یک ستاد، نخستین لازمه آن ارتباط برقرار نمودن میان ایرانیان است.
اگر روزی آقایان موسوی و کروبی در دسترس نبودند، تا بیانیه صادر کنند که همه سایت های اینترنتی و شبکه های خبری آنها را پخش نمایند، تا چه میزان می توان بر اطلاع رسانی از طریق ایمیل اتکا نمود؟
واضح است که نمی توان بر رسانه های خارج از کشور مانند بی بی سی و صدای آمریکا اتکا کرد، و نمی توان از آنها انتظار داشت تبلیغات جنبش را از شبکه های خود پخش کنند.
هم اکنون، ریسمان های نامرئی افراد را در سراسر کشور به رهبران جنبش سبز، و حلقه رسانه ای و مشاوره ای اطراف آنها متصل می کند، در صورت محو گشتن این حلقه، احتمال گسستن ریسمان از یکدیگر و پراکندگی و شکست کل جنبش می رود. اگر هم نرود باید دانست، که راه های ارتباطی کدام اند و به کدام ها می توان اعتماد نمود.
مسئله چیست؟
هر کسی حلقه ای دوستان و آشنایان ایمیل باز به دور خود دارد، و بر حسب عادت ایمیل های دریافتی را با انتخاب خود برای آنها ارسال می کند. هر کدام از دریافت کنندگان ایمیل هم، همین روند را تکرار می کنند.
مسئله اینجاست که در بسیاری موارد آن حلقه ها بسته هستند، در یک دایره بزرگ محصور شده تنها خوراک شان، اطلاعات سایت های رسمی است. یعنی سایت های خبری، و سایت های جنبش سبز.
در مواردی دیگر این حلقه ها از طریق ریسمان هایی به یک یا چند حلقه دیگر متصل هستند (که عبارت است از آشنایی میان یک یا چند نفر از اعضا که در هر دو حلقه حضور دارند) اما در آن حالت هم شاید بتوان دایره بسته دیگری دور آنها کشید، دایره ای که تمام حلقه های درون آن فقط با یکدیگر ارتباط دارند.
به نظر می رسد الگوی ارسال ایمیل چیزی شبیه این است.
اگر فیس بوک، و تویتر را هم به مدل خود اضافه کنیم، (ار آنجا که در آن قسمت هم هر کسی در حلقه دوستان خود گرفتار است) تغییر اساسی در مدل ایجاد نخواهد کرد.
فکر می کنم اکنون مسئله روشن تر شده باشد.
این حلقه ها محدود هستند و باید مشخص شود که ضریب نفوذ شان چقدر است؟
برای مثال اگر گروهی از بچه های شهرک غرب در تهران تصمیم به برگزاری اجتماع سبزی بگیرند تا چه میزان می توانند بقیه شهر یا کشور را از آن تصمیم با خبر سازند؟
یا اگر اتقاق مهمی در نقطه ای از کشور بیافتد که مردم در آنجا دسترسی مستقیم به خبرنگاران و سایت های سبز نداشته باشند، چگونه می توانند به موقع بقیه مردم را خبر کنند؟
به یاد داشته باشید که چند سال پیش که اینترنت به این گستردگی نبود، و مردم تا این اندازه پای شبکه های خبری ماهواره ای نمی نشستند، عده زیادی از نمایندگان مردم، در مجلس تحسن کردند اما به دلیل سانسور شدید خبری، پوششی به آن داده نشد، تا جائی که آنها مجبور به شکست تحسن خود شدند. فکر نکنید چنین وقایعی تکرار ناپذیر خواهند بود!
ضمنا توجه داشته باشید که ضریب نفوذ ایمیل با ضریب نفوذ اینترنت بسیار متفاوت است. در طول سال های گذشته تحقیقات بسیاری روی ضریب نفوذ اینترنت انجام شده (که البته با اطلاعات و آمار موجود کار بسیار ساده تری هم هست).
از سوی دیگر، بیشترین کاربران اینترنت و بیشترین فعالات اینترنتی در تهران زندگی می کنند. معمولا هر کسی حلقه ای از آشنایان غیر اینترنتی هم دور خود دارد که از طرق زبانی، بلوتوثی، فکسی و ... آنها را با خبر می کند (مانند مادر بزرگ ها و پدربزرگ ها).
هرچه از تهران دورتر می شویم، حلقه های اینترنتی کوچک تر شده، حلقه های غیر اینترنتی بزرگ تر می شوند. معنی این تغییر اندازه در حلقه ها این است که نفوذ اخبار اینترنتی در آن مناطق کم و کم تر می شود.
این نفوذ در چه حدی است؟ شکل آن به چه صورت است و در هر منطقه چگونه عمل می کند؟
این پرسش ها و پرسش های مشابه آن برای آینده جنبش سبز نقش تعیین کننده دارند. کودتاگران از هر راهی برای محدود کردن ارتباط میان مردم استفاده می کنند، زیرا خوب می دانند که پاشنه آشیل شان همین ارتباط میان مردم است. مردم از طریق ارتباط با هم از راست و دروغ بودن خبر مطمئن می شوند، به هم امید می دهند یا هم دیگر را تشویق می کنند.
اگر ارتباط تا این حد مهم است، جا دارد که مورد بررسی دقیق قرار گیرد.
مهم است بدانیم کدام ابزار های ارتباطی کجا به درد می خورند؟
کدام ابزار ها در چه مواقعی ضریب نفوذشان افت کرده یا صعود می کند؟
کی باید از فکس برای اطلاع رسانی استفاده کرد؟ و کی از اینترنت؟
چگونه می توان مردم بیشتری را از وقایع با خبر نمود تا قرار های سبز را رنگین تر نمود؟
از چه طرقی می توان حلقه های اینترنتی را رشد داد؟
چگونه می توان آنها را به همدیگر متصل نمود یا اتصال شان را گسترش داد؟
چگونه می توان از نفوذ حلقه های دروغین و تقلبی جلو گیری نمود؟
از چه راه هایی می توان حلقه های اینترنتی و غیر اینترنتی را بیشتر به هم پیوند داد؟
این گونه مسائل تا حدی استراتژیک، سیاسی و حتی جامعه شناختی هستند، اما از دیگر سو ، مشخصا مسائلی مربوط به علم ریاضی اند. مسائلی که باید دانشجو ها و استادید سبز علم ریاضی به آنها پاسخ دهند، مدل آنها را ترسیم و تکمیل نمایند.
چنبش سبز و مردم ایران، در دنیا به مردمی فرهیخته، که آشنایی و مهارت بسیار در استفاده از ابزار های فنی مدرن دارند معروف شده اند، شاید وقت آن باشد که ما نشان دهیم فقط مصرف کنندگانی خوب نیستیم، بلکه توان آن را داریم که به موقع، خود دانش مورد نیاز خود را نیز تولید نماییم.
به امید ایرانی سبز
یک سبز دلسوز
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر